بلاک چین یا زنجیرهی بلوکی را یکی از انقلابی ترین ابتکارات فناورانه در دوران معاصر میدانند.
بلاک چین، هر چند بعضاً با وب 3 مترادف انگاشته شده، به نظر من از نتایج طبیعی آن است. وب 3 نسلی انقلابی از اینترنت است که مبتنی بر ارتباط خود دستگاه های متصل به شبکه با هم است. در هنگام کار با اینترنت نسل 3، دستگاه های آنلاین اطلاعات را بین یک دیگر به اشتراک میگذارند و برای مثال، نتیجه ی جستجوی یک واژه ی یکسان در اینترنت برای دو فرد (مثلاً یک گیمر و یک فروشنده ی زیور آلات) متفاوت خواهد بود. بلاک چین یا زنجیره بلوکی یک پایگاه داده توزیع شده و مبتنی بر اجماع است که به صورت مستمر فهرستی از رکوردها (ردهها) را که هرکدام به گزینههای قبلی فهرست ارجاع میدهند حفظ میکند و بدین وسیله در مقابله با تضعیف یا بازنگری غیرمجاز تقویت میشود و در آن سوابق تراکنشها در زنجیرههای متصل به یکدیگر ذخیره میشوند. به زبان ساده تر، بلاک چین نوعی ارتباط دادهای بین افراد است که از نظارت و دخالت خارجی مصون است و همزمان، به دلیل اتصال بین همه ی افراد، از حالتی خود کنترل گرانه و کم خطر نسبت به سایر روش های ارتباط (به ویژه ارتباط های مالی) برخوردار است. امنیت و پایداری تراکنش ها و فعالیت های مبتنی بر بلاک چین با رمز گذاری ریاضیاتی پیشرفته توسط خود کامپیوتر های آنلاین آزمایش می شود و چنانچه پایه گذاران این فناوری وعده داده اند، نرخ خطا پذیری و سو استفاده در آن، صفر است.
یکی از ویژگی های اساسی مسئله ی جهانی شدن و ارتباطات گسترده ی بین فرهنگی در قرن بیست و یکم، تمرکز زدایی است. این تمرکز زدایی، در همه ی عرصه ها از فرهنگ و ت و حقوق تا تکنولوژی ظهور یافته است. تمرکز زدایی، با کاهش فساد نیز رابطه ای مستقیم دارد زیرا وقتی همه ی دانش/پول/ قدرت در یک جا متمرکز نباشد، بین افراد بیشتری توزیع شده است و امکان بروز فساد در آن کاهش می یابد.
بلاک چین یا زنجیره ی بلوکی، دقیقاً اینترنت غیر متمرکز را وعده داده است. نسلی از وب که دسترسی همه ی افراد از فرهنگ های مختلف در آن یکسان است. البته مطابق آنچه موسسه ی مطالعات توسعه روشن کرده است، ممکن است استفاده از بلاک چین هم در معرض خطراتی قرار بگیرد. در این راستا این موسسه پنج پیشنهاد را مطرح کرده تا در ارتباطات مبتنی بر بلاک چین، دچار عقبگرد و مشکل اساسی نشویم. این پیشنهاد ها به شرح ذیل است:
یک) امیدوار باشید اما از محو شدن در آن بپرهیزید: هنوز شواهد کافی برای ایجاد دگرگونی اجتماعی توسط بلاک چین تهیه نشده است. بلاک چین در نظریه، دگرگونی آفرین است اما هنوز این دگرگونی در عمل اثبات علمی ندارد. نه دلیلی داریم که در راه توسعه کار نخواهد کرد، نه دلیلی داریم که کار خواهد کرد.
دو) به مزایا و معایب آن توجه کنید: تکنولوژی ها بعضی رفتار ها را تسهیل می کنند اما برخی را سخت و محدود میکنند. ساختار محکم و کدگذاری شده ی بلاک چین، ممکن است حل مسائل دشوار را که نیازمند تطابق یافتن متداوم (continuous adaptations) است، دچار پیچیدگی و مشکل کند.
سه) به عوامل زمینه ای توجه کنید: برای عملکرد صحیح، بلاک چین نیاز به راهیابی در روابط قدرت و اقتصاد ی محلی دارد، توجه به این مسئله و ایجاد راهکار متنی و زمینه ای، ضروری است.
چهار) نا برابری های دیجیتال را در نظر داشته باشید: عدم توجه به این مسئله، ریسک ایجاد نابرابری های جدیدی را به جای حل کردن و زدودن نا برابری های پیشین وعید می دهد. اگر به این مسئله توجه کافی نداشته باشیم، قدرت مند های فرصت طلب می توانند تا حدود زیادی استفاده از بلوک زنجیره ای را در کنترل خود قرار دهند. طراحی برنامه های توسعه بر اساس بلاک چین، نیاز به رویکرد غیر انحصاری به عنوان نقطه کانونی دارد.
پنج) از گذشته و حال درس بگیرید: این که یک رویکرد برای همه ی موارد موجود مناسب است، پاسخی درست برای مشکلات توسعه نیست. رویکرد هایی موفق می شوند که به عوامل زمینه ای متنوع توجه کنند و روابط اجتماعی را در نظر داشته باشند. فراتر از این ها، مطمئن شوید که یاد گیری تجربی، با جستجوی شواهد و نتایج علمی، در تناسب تعادی قرار بگیرد.
مطابق بند چهار این پیشنهادها، ممکن است بلاک چین به جای کمک به ارتباطات برابر و احترام آمیز بین فرهنگ ها، مجالی برای سو استفاده و زورگویی مجازی فرهنگی بشود. برای همین، ضروری است ت گذاران ملی و بین المللی، جهت حرکت بلاک چین در راستای رفع تبعیض و کمک به درک متقابل بین فرهنگی، اقدامات روش مند و هدف محور در پیش بگیرند.
درباره این سایت